جدول جو
جدول جو

معنی اروشن کر - جستجوی لغت در جدول جو

اروشن کر
رقاصک، حشره ای که روی آب حرکت کرده و به عقیده عوام سبب روشنی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روشن فکر
تصویر روشن فکر
دانا، باهوش، آنکه متجدّدانه و بر پایۀ تعقّل فکر می کند
فرهنگ فارسی عمید
(رَ / رُو شَ فِ)
آنکه دارای اندیشۀ روشن است. (فرهنگ فارسی معین) ، کسی که در امور با نظر باز و متجددانه نگرد. (فرهنگ فارسی معین). نوگرای. تجددپرست. تجددگرای. آنکه اعتقاد به رواج آیین و افکار نو و منسوخ شدن آیین کهن دارد
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ گُ تَ / تِ)
روشن کننده. روشنایی بخش. روشن ساز. که نورانی کند. که روشن و تابان سازد:
روشن کن آسمان به انجم
پیرایه ده زمین به مردم.
نظامی.
- روشن کن چشم، شادکننده:
روشن کن چشم مرقدان را
در مرقد تنگ و تار بینند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
آنکه دارای اندیشه ای روشن است، کسی که در امور با نظر باز و متجددانه نگرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشنفکر
تصویر روشنفکر
روشن اندیشه روشندل روشن بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشن فکر
تصویر روشن فکر
((~. فِ))
دارای اندیشه های روشن، متجدد
فرهنگ فارسی معین
فکور، متجدد، منورالفکر
متضاد: متحجر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
حشره ای آبزی که دایره وار بر سطح آب چرخیده و موجب تمیزی سطح
فرهنگ گویش مازندرانی
سر دراز، کله ی هرمی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی